سلام بر غریبترین ... غریبِ زمان ... صاحبالزّمان!
آقا اجازه!
دست خودم نیست خستهام؛
در درس عشق، من صفِ آخر نشستهام؛
یعنی نمیشود که ببینم سحر رسید؟
درس غریب “غیبت کبری” به سر رسید؟
آقا اجازه!
بغض گرفته گلویمان؛
آنقدر رد شدیم که رفت آبرویمان؛
استاد عشق!
صاحب عالم!
گل بهشت!
باید که مشق نام تو را تا ابد نوشت ...