زمان دارد مى‏ گذرد. كسى كه پیوسته راه خدا را تأخير مى ‏اندازد دائما شخصیتش نسيه و توخالى مى ‏شود. همانطور که فرمود: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون‏»(الحشر، 19) ترجمه: و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آن‌ها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آن‌ها فاسقان ‌اند. یعنی حالا كه اين‌ها خدا را نسيان كردند، خداوند هم يك كارى كرد كه اين ‌ها خودشان را فراموش كنند؛ البته اين «خود» را بايد معنى كرد. اين «خود» يك خود خاصى است كه به انسان ارزش مى ‏دهد. اين «خود» يك خودى است كه تمام وجودِ انسان است، قسمت ارزشمند وجود انسان در آخرت است؛ يعنى خداوند كارى مى‏ كند كه اين را فراموش كند؛ لذا طرف مى ‏دود، منتها اين دويدن‌ها ديگر جوابی نمى ‏دهد به جز حسرت و ندامت و گرفتارى روی گرفتارى و... حيف است زمان از دست انسان برود. ‌ ‌