بنام خدا
ترل یعنی کلاچ و گاز و دنده
تمام لذت پرواز بنده
تماشایی موانع را پریدن
غرورکوه وصحرا را دریدن
به تنهایی تکاپو در دل سنگ
به زیبایی عبور از دره تنگ
سبک تر از پر وبال پرنده
جوانی جوانان برنده
صفای رالی و تورسافاری
به اوج قله چون باز شکاری
شتاب لحظه ای چون حمله شیر
بلندای پرش هایی نفس گیر
به چالشها سر تعظیم ،هرگز
به راه عاشقی تسلیم ،هرگز
سر آغاز جنونی و صفایی
هزاران لحظه پر ماجرایی
جوانی از نگاه شهریاری
به پیری شرح دیوان بهاری
شتاب ایکس آر تازه داری
توان و سرعت اندازه داری
رها تر از نسیم صبحگاهی
سلاح دور برد هر سپاهی
به یاد خاطرات پیک گردان
دو کوهه،فکه تا شاخ شمیران
به یاد تپه الله و اکبر
سوارانی شبیه لاله پرپر
ولی امروز رویا و خیالی
برای نسل ما جای سوالی
مدل های فراوان توهستند
چرا قاچاقی و آواره هستند؟
پریدی حیف بالاتر ز نیسان
گران تر از توان کارمندان
فضایی شد چراعشق جوانی؟
امان از عاملان این گرانی
فرا تر از تمام قصه هایی
به تحریم خودی ها مبتلایی
ترور با تو، زمانی، شد بهانه
شدی محکوم با یک بخشنامه
ندارد چون فروشنده جوازی
خریدارت بگیرد حکم قاضی
شود ای کاش وقت تیز بینی
زند سردار، مهر باز بینی
دعا گوی ستاد کل ، جوانان
به یاد شیرمردی مثل چمران
موتوربازان گیشا را بها داد
مدال قهرمان جبهه ها داد
اگر آزاد شد سنگین سواری
کند نسل جوان ،شکر الهی
امید ما به فرمانی جهادیست
عدالت در نگاه اقتصادیست
نمی دانم که تنهایی کجایی
رسیدم من به این بیت نهایی
رفیق با وفا در سنگ و کوهی
تو هندای منی ، اوج شکوهی
شاعر:سید حسین حسینی
🌹صدرا🌹