🔅لشگر محمود شاه در سومنات هند بُتی یافتند به نام لات.
هندوان به زاری و تمنا از او خواستند تا در برابر دَه مَن زر بُت را باز ستانند.
شاه بت را نفروخت و در عوض آتشی بر افروخت و لات را در آن بسوزاند.
یک از سردارانش گفت:
زر از بت بهتر بود، کاش بت را به آن همه زر می فروختی.
شاه گفت: ترسیدم که در روز حساب کردگار ،آذر و محمود را به پیش آورد و بگوید که او بت تراش بود و تو بت فروش.
ناگاه از میان بت که در آتش می سوخت بیست مَن گوهر برون آمد.
شاه گفت:
لایق این بت آن بود و از خدای من مکافات و پاداش این بود.
🌟بشکن آن بتها که داری سر بسر
🌟تا عوض یابی تو دریای گهر
🌟نفس را چون بت بسوز از شوق دوست
🌟تا بسی گوهر فرو ریزد ز پوست
📙منطق الطیر عطار
#گذری_بر_تاریخ