اللّٰهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ غَيْبَةَ وَلِيِّنا دلبرجان، ما از نبودن امام‌مان، شکایت داریم ... من که از حساب کتاب نبودنت سر در نمی‌‌آورم! راستش دل که توضیح و توجیه سرش نمی‌شود... فقط همینقدر می‌فهمد که باید باشی و نیستی؛ دقیقا شبیه هوا برای آدمیزاد یا شبیه آب برای ماهی ... قاضیُ القُضّات؛ لازم است؛ تا به شکایتی که خودمان در آن متهم ردیف اولیم؛ رسیدگی کند.