🌸 الهي دستتان بشكنه يكبار در جبهه آقاي «فخر الدين حجازي» آمده بود براي سخنراني و روحيه دادن به رزمندگان. وسطهاي حرفاش به يكباره با صداي بلند گفت: «آي بسيجي‌ها !» همه گوشها تيز شد كه چه مي‌خواهد بگويد. ادامه داد: «الهي دستتان بشكند» عصباني شديم. مي‌دانستيم منظور ديگري دارد اما آخه چرا اين حرف رو زد؟ يك ليوان آب خورد و گفت: «گردن صدام رو» اينجا بود كه همه زدند زير خنده!