وقتی که حضرت موسی علیه السلام در کوه طور با حضرت باری تعالی مناجات نمود، خدای متعال به او فرمود: «ای موسی! بر تو باد که از کبر دوری کنی و گردن کشی ننمایی؛ چرا که اگر همه خلایق دنیا، یک ذره کبر داشته باشند، جای آن ها را دوزخ قرار خواهم داد و به عذاب دردناک گرفتار می نمایم؛ اگرچه تو باشی یا ابراهیم خلیل و یا فرزندت اسماعیل باشد. ای موسی! اگر می خواهی به تو زیاد نزدیک شوم و از تو راضی شوم، زیاد بر حبیب من، محمد بفرست، که فرستادن بر او موجب رفعت تو می شود. سپس موسی علیه السلام بر محمد و آلش فرستاد و خداوند هم لوح شش گانه ای به او اهدا نمود و فرمود: «ای موسی! لوح را بردار! موسی علیه السلام آن را براشت و عرض کرد: «خداوندا، این محمد کیست که من با فرستادن به او نزدیک می شوم؟» ندا آمد: «ای موسی! بدان که اگر به خاطر محمد صلی الله علیه و آله و آلش نبود تو را نمی آفریدم و تو باید به فضل و کرامت فراوانی که به او داده ای معترف شوی.» حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: «پروردگارا! مرا دوست دارید یا محمد را؟» خطاب رسید: ای موسی تو را منزلت و مکالمت است و برای محمد منزلت و دوستی است. اکنون بدان که دوست عزیزتر است از سخن گو و بدان که مناجات تو با من در طور سیناست و مناجات محمد با من در عرش است: «دَنی فَتَدَلّی فَکانَ قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنی». 📚سراج القلوب