🦋 “ ‍ “ از نگاهی دگر از میان همه‌ی عبادات، وضو گرفتن درخشش دیگری دارد : ظاهری دارد و … باطنی …! و امّا باطنش؛ چون «وَجه» خود بشویی، تمام قوای مُدرکه‌ را که در چهره‌ات متجلّی است، شُسته‌ و از رسوبات ِ احساسات و اندیشه‌های ِ مُخرّب ِ پیشین پاک نموده‌ای ! و آنگاه «دست ‌شُستن» از هر آنچه که کرده‌ای. پس نه خوبش را نگه می‌داری و نه بدش را … همه را به آب می‌سپاری …! و آنگاه مَسحی بر «سر» … این مرکز ِ دریافتهای لطیف‌ و آسمانی و مَسحی بر «پا»، این مظهر ِ اقدام و عمل … با وضو ؛ درون و بیرون به‌ پاکی ‌گراییده، «هماهنگ می‌شوند»، «مجراها باز می‌شوند» و این خیسی و نَمناکی، جریان ِ مغناطیس ِ حیات را، از سراپای وجودت روان می‌کند و تو را به زیبایی، به کُلّ ِ کامل پیوند می‌دهد. بیهوده نیست که گفته‌اند : آن‌که با وضو بمیرد، شهید است. یک گواه …! چه، وضو، نوری است که بر قدرت ِ "مشاهده" می‌افزاید. وضو، نشان ِ توبه و بازگشت به حضرت ِ سبحانی است که خود، عین ِ پاکی است. وضو نه فقط یک آیین عبادی ِ صِرف، که وجودی زنده، زندگی ‌بخش و کارآمد است و در بسیاری از مواقف ِ سلوک، چون زره عمل می‌کند! مُبارک باد بر شما ؛ داشتن چنین آئین ِ مملو از آگاهی و اراده، این بزرگراه ِ اتصال و ارتباط به منشأ ِ عالم ِ هستی و کائنات