پسر فاطمه «سلام الله علیها» از گرفتگی حال و هوای دنیا
معلوم است که این روزها عجیب دلتان گرفته!
این روزها اگر کسی توفیق سخن گفتن با شما را بیابد
باید دست به دامان خدا شود
تا از غصّۀ صدایتان نمیرد.
صدای غم گرفتهیتان
قامت کوه را میشکند
ما که جای خود داریم آقا!
تنها زائر مزار پنهان مادری
و مدینه این روزها بوی شما را میگیرد.
وقتی به روز شهادت مادر بزرگوارتان نزدیک میشویم
باید در مدینه کوچه به کوچه دنبالتان بگردیم.
کاش فاطمیۀ امسالمان بهانۀ فاطمی شدن حالمان شود.
چه قدر فاطمیه آمد و رفت
ولی حال دلمان فاطمی نشد
و فاطمیه رفت و شرمندگی ما در برابرتان به جا ماند.
ما با مادر بزرگوار شما زندگی نکردیم
که آب و هوای شب و روزمان پاییزی است.
کاش فاطمیهای که در زمستان برپا میشود
دلمان را برای همیشه بهاری کند!
آقای غریب!
امسال بیا مددکارمان شو
تا بر نفْس خویش پیروز شویم و بندۀ حلقه به گوش مادرتان شویم.
دیگر از این همه آزادی خستهایم
ما را اسیر مادرتان کن!