"رفته سردار نفس تازه کند برگردد" رفته مهمان سر سفره ی مادر گردد لحظه ای داغ عطش را زلبش دور کند مست یک جرعه زپیمانه کوثر گردد رفته بالی بزند در حرم حضرت عشق روی گنبد غزل ناب کبوتر گردد گرچه در مسلخ عشاق پرش سوخته است شوق پرواز زتنگی قفس پَر گردد رفته تایید شود، نامه ی او باید با مُهر «او اهل بهشت است»معطر گردد. تو در راه است.