👈 آيا درست است كه لقاء اللّه يعنى لقاء ثواب اللّه، لطفا توضيح دهيد.
پاسخ ما:
👈 مردم به دو بخش تقسيم مى شوند، همان اولياء خدا و كسانى كه اهل تزكيه ى نفس و سير و سلوك اند به دو بخش تقسيم مى شوند 👈يك دسته محبّتشان به خود و زندگى پاك و طيّبه ى خودشان هست در هر كجا هستند چه در عالم قبل بودند چه در عالم دنيا و قيامت، به فكر اين هستند كه زندگى خوبى داشته باشند، باغ بزرگترى، زن و فرزند خوب داشته باشند.
👈 لذا خداى تعالى به اين دسته از مردم اين محبّت را كرده كه وعده ى بهشت داده است و فرموده:
"جنّة عرضها السّموات والارض"(۱) بهشتى كه وسعتش به اندازه ى آسمانها و زمين است "
و حور عين(۲۲) كأمثال اللؤلؤ المكنون(۲۳)"(۲) "و انهار من عسل مصفى "(۳)
و امثال اينها، اينها ثواب خدا است، اجر خدا است، اجرى است كه خدا در مقابل زحمات مردم به آنها داده است، وعده داده كه اگر از دنيا بروند و دقيقا طبق دستورات صراط مستقيم عمل كرده باشند به آنها مى دهد.
👈حضرت على عليه السلام مى فرمايد: "ولولا الاجال الّتى كتب اللّه عليهم لم تستقر ارواحهم فى اجسادهم طرفة عين شوقا الى الثّواب"(۴) اگر آن اجلهايى كه خدا مقدّر كرده، نبود اينها لحظه اى روحشان در بدنشان نمى ماند به خاطر شوقى كه به ثواب داشتند.
ثواب و اجر و مزد خداوند آنچنان عجيب است كه هر كس را به طرف خود جذب مى كند. لذا اين دسته لقاء پروردگار را لقاء ثواب خدا مى دانند.
👈امّا آن عدّه از علماء و بزرگانى كه تا حدّى به حقيقت رسيده اند و قبول دارند، مى گويند لقاء اللّه همان لقاء خدا است، ديدن خدا است،
با خدا ملاقات كردن است منتها اينها چشمى دارند كه خداى تعالى آن چشم را به همه ى افراد نداده است و آن چشم دل است.
به همه ى افراد قلب و روح داده است امّا گاه چشم بعضى از دلها طورى است كه بايد با عينك ببينند.
امّا يك عدّه هستند كه چشم خدابين دارند بر خلاف عدّه اى كه چشم ثواب بين دارند.
يك آدم گرسنه و نيازمند به غذا و به اصطلاح پست طبع وقتى وارد مجلسى مى شود كه سفره ى مفصّلى انداخته اند به صاحبخانه نگاه نمى كند كه چه شكلى است اوّل كيفيّت سفره و كميّت غذاى سفره را مى بيند.
يك عدّه از مردم خدا را نمى بينند و فقط نعمتهاى خدا را مى بينند اينها از روزى كه متولّد شده اند در دامن مادر شير مادر و بعد خوراكيهاى ديگر و اين وضع ادامه پيدا كرده و عقل و فكرشان در همان محدوده واقع شده و از آن تجاوز نكرده است.
نهايت كارى كه كرده اند اين است كه آن موقع شير انسان مى خوردند حال شير گاو، آن وقت غذاهاى نرم و ملايم مطابق مزاجشان مى خوردند حال غذاهاى سنگين تر مى خورند، آن موقع با گِل، خانه ى كوچكى بعنوان بازى درست مى كردند، حالا با سيمان و آهن خانه هاى فعلى را درست مى كنند، آن وقت با عروسك بازى مى كردند حالا همسر گرفته و اين بازى ادامه دارد تا دنيا تمام مى شود.
اينها جز نعمت چيز ديگرى نمى بينند. خيلى آدم خوبى باشند در اوّل ورود به صاحبخانه سلام و آخر هم دست شما درد نكند مى گويند والاّ بعضى كه اصلاً هنگام ورود صاحبخانه را نمى بينند.
١ــ سوره آل عمران آيه ۱۳۳.
٢ ــ سوره واقعه آيات ۲۲و۲۳.
۳ ــ سوره محمد آيه ۱۵.
۴ ــ تحف العقول صفحه ۱۵۹.