مرحوم ملكى مى فرمايد: استادم [ملا حسينقلى همدانى ] به من فرمود: ((فقط متهجّدين هستند كه به مقاماتى نائل مى گردند و غير آنان به هيچ جايى نخواهند رسيد)).(3) علاّمه طباطبائى رحمه الله عليه مى فرمايد: چون به نجف اشرف براى تحصيل مشرّف شدم ، از نقطه نظر قرابت و خويشاوندى و رحميّت گاهگاهى به محضر مرحوم قاضى شرفياب مى شدم ، تا يك روز درِ مدرسه اى ايستاده بودم كه مرحوم قاضى از آنجا عبور مى كردند، چون به من رسيدند دستِ خود را روى شانه من گذاردند و گفتند: ((اى فرزند! دنيا مى خواهى نماز شب بخوان و آخرت مى خواهى نماز شب بخوان )). اين سخن آنقدر در من اثر كرد كه از آن زمان به بعد تا زمانى كه به ايران مراجعت كردم ، پنج سال تمام ، در محضر قاضى روز و شب به سر مى بردم و آنى از ادراك فيض ايشان دريغ نمى كردم و از آن وقتى كه به وطن بازگشتم تا وقت رحلت استاد، پيوسته روابط ما برقرار بود و مرحوم قاضى طبق روابط استاد و شاگردى ، دستوراتى مى دادند و مكاتبات از طرفين برقرار بود. علاّمه مى فرمودند: ((ما هر چه داريم از مرحوم قاضى داريم .))(4) در حديثى از امام صادق عليه السلام چنين مى خوانيم : ((أَبْغَضُ الْخَلْقِ إ لى اللّه جِيْفَةٌ بِاللَّيلِ، بطالٌ بِالنَّهار)). مبغوض ترين و ناپسندترين مردم نزد خداوند، كسى است كه [شب را سراسر به خواب و] بسان مردارى گنديده و در روز بيكار و تنبل باشد.