‏‎📝رشتو وقتی ۱۳ سالش بود محضر رئیس جمهور وقت(حضرت آقا) رسید و گفت آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند! آقای خامنه ای فرمود:چرا پسرم؟ این نوجوان به یک باره بغضش ترکیده و سرش را پایین انداخته و با کلماتی بریده بریده می‌گوید:آقاحضرت قاسم (ع) ۱۳ ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد،من هم ۱۳ ساله‌ام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم هر چه التماسش می‌کنم،می‌گوید ۱۳ ساله‌ها را نمی‌فرستیم،اگر رفتن ۱۳ ساله‌ها به جنگ بد است،پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرامی‌خوانند؟ و شانه‌هایش آشکارا می‌لرزید. آقا این نوجوان را جلو کشیده و در آغوش می‌گیرند و به سرتیم محافظانش می‌فرماید:یک زحمتی بکش با آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز)تماس بگیر بگو فلانی گفت این«آقا مرحمت» رفیق ما است،هر کاری دارد راه بیاندازید،برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل،نتیجه را هم به من بگویید. حضرت‌آقا،صورت خیس از اشک این جوان را بوسیده و می‌فرمایند: «ما را دعا کن». این نوجوان بعد از سه سال حضور مستمر در جبهه به فیض شهادت نائل گردید. ‎ "یونس سیفی"