♨️خاطره شهدا: این قسمت:👈تنـبیـه😢 📢منطقه، تازه از وجود اشرار پاک سازی شده بود و نگهبانیِ شب😳 در آن شرایط بسیار حیاتی بود. یک شب🌑 که نگهبان‌ها پستشون رو بدون اجازه ترک کرده بودند؛ به دستورِ محمود باید وسط محوطه سینه‌خیز می‌رفتند و غَلت می‌زدند تا تنبیهی اساسی بشن و حساب کار دستشون بیاد. 🌟🌟 تنبیهِ نگهبان‌ها که شروع شد، یه مرتبه دیدیم 😳محمود هم لباسش را👚 درآورد و همراه آن‌ها شروع کرد به سینه خیز رفتن. محمود که نگاه‌های متعجب😳😳 ما را دیده بود، گفت: «یه لحظه احساس کردم که از روی هوای نفس می‌خوام اینا رو تنبیه کنم؛😌 به همین خاطر کاری کردم که غرور، بر من پیروز نشه».😢 شهید محمود دولتی‌مقدم🌷🌷🌷