راز دست به سینه جان دادن و تبسم طلبه شهید محمد زمان ولی پور از زبان خودش دوست صمیمی و داماد شهید محمد زمان ولی پور تعریف می کند: فرمانده سپاه بابل به من خبر داد که برادر خانم شما شهید شدند و این در حالی بود که بیست روز از ازدواج ما می گذشت. به بیمارستان شهید یحیی نژاد رفتم، رئیس بیمارستان مانع شد. گفت: شما تحمل نداری. ….وقتی تابوت را باز کردم، دیدم که شهید دست بر سینه دارد و با حالت تبسم، لبخند می زند. تعجب کردم که دست بر سینه، چرا لبخند می زند؟ شب شهید بزرگوار را در خواب دیدم که گفت: «می دانی چرا لبخند زدم؟ بخاطر آنکه حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) را دیدم و گفتم: السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، ایشان را در بغل گرفتم و لبخند زدم.» ( منبع: کتاب اسوه های تبلیغ، سیره های اخلاقی شهدای روحانی مازندران) . ● طلبه شهید