جریان یابی فرهنگ نماز در متن زندگی در بیان علامه طبا طبایی(ره):
«یک فرد مسلمان اول باید مسلمان و نمازگزار واقعی باشد بعد یک تاجر یا کشاورز یا صنعتگر یا کارگر ودانشجو» در صورتی که ما زندگی را بر اساس تاجر بودن و کشاورز بودن و اینها حساب میکنیم بعد میگوییم خب شب هم میرویم مسجد و نماز میخوانیم! نه؛ اول باید وجود ما نمازی باشد بعد کشاورز، صنعتگر، کارگر، تاجر، روحانی، دانشجو، استاد، رئیس جمهور و هر چه که بشود.و نیز فردی که میخواهد تشکیل خانواده دهد اول باید مسلمان باشد (چه دختر چه پسر) سپس تصمیم خود را عملی سازد. خلاصه دست به هر کاری که بخواهد بزند و هر مقام و منصبی که میخواهد اختیار نماید در آن دین و ایمان صحیح لازم است.» ما فکر میکنیم که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چرا تشریف نمیآورند؟ به خاطر این است که این گونه مسلمانی هنوز در اجتماع و حوزه و دانشگاه ما رسمیت پیدا نکرده!
ما اول مسلمانیم؛ نه اینکه اول دانشآموز میشویم، بعد دانشجو میشویم، بعد استاد میشویم، یا اداری و تاجر و صنعتگر میشویم، در ضمن میگوییم نمازی هم هست، روزه هم هست، خدا هم هست. ما این گونه فکر میکنیم. الآن این گونه شده و این کار استعمار است که از ریشه مسئله را واژگون کرده. دنیایِ طبیعیِ خدا را اصل قرار داده، خودِ خدا را مخفی کرده!