ابن ابى الحديد مى نويسد: معاويه دوستى داشت كه هر روز به ملاقاتش مى رفت و از رازداران معاويه و اصحاب سرّ او بود. او مى گويد: «پس از شهادت على عليه السلام و امام مجتبى عليه السلام كه معاويه بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاويه! تو به آنچه كه خواستى رسيدى و اكنون حاكم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم كمتر ظلم و ستم كن، و دستور بده كه ديگر بر فراز منابر على عليه السلام را سبّ و لعن نكنند. معاويه گفت: اشتباه مى كنى! بايد چنان كنم كه مسلمانان بر فراز مأذنه‌ها نام پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را بر زبان نياورند. آرى! زمانى آرام مى گيرم كه نام محمّد را از بالاى مأذنه‌ها به زير بكشم! «دفناً دفناً». [۱] ---------- [۱]: شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج ۵، ص ۱۳۰؛ و ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۳۷۶.