چهارده سال داشت از شهر قم اجازه‌ی شرکت در جنگ را به او نمیدادند؛ زیرا ۱۵ سالش نشده بود. نذر ۱۰۰۰ صلوات برای امام زمان کرد و حاجت روا شد.. ۵ سال در جنگ بود تا به اسارت رفت. در مدت اسارت ۱۱ روز شکنجه ی زیادی کشید.. بدنش به شدت مجروح شد باجراحت ودرد شدید در اسارت و غربت ۱۹سالگی به شهادت رسید. صلیب سرخ که از شهادت محمدرضا آگاه می‌شود، مسئولان بعثی را موظف می‌کند برای او قبری در شهر کاظمین در نظر بگیرند..در کاظمین دفن شد..بعد از ۱۶ سال در تفحص بدن این شهید صحیح و سالم مثل روز اول شهادتش از خاک بیرون آمده بود.. جنازه را به صدام نشون دادند گفت نباید با این قیافه به ایران برگردونید جنازه را ۳ ماه زیر آفتاب نگه داشتند از بین برود اما باز هم سالم ماند.. دستور اسیدپاشی به بدن و صورت شهید شد اما بازهم تغییری نکرد وقیافه همچنان سالم موند. سرهنگ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه می‌کرده و گفته: ما چه افرادی را کشتیم. شادی روح مطهر این شهید و همه‌ی شهدای اسلام بفرست صلواتی بر محمد و آل محمد. 🌷🌷🌷