. مردی دیوانه هر روز جلوی فیضیه به روحانیت ناسزا می‌گفت روزی در حضور امام این‌کار را تکرار کرد. امام علت را جویا شد. شاگردان با خنده گفتند دیوانه است...! امام جلو رفتند و یک سیلی به آن دیوانه زده و بعد گفتند: "اگر دیوانه است چرا جلوی کاخ شاه نمی‌رود و ناسزا به شاه نمی دهد؟" بعدها مشخص شد دیوانه نبوده... ✍ حسن وزیری