لحظه‌ها را قدر بدان! پاییز می‌آید، به وقتش هم می‌آید. وقتی هم که آمد، دیگر درخت، درخت نمی‌شود. تمام بار و برش می‌ریزد، می‌شود چوب خشک، اسکلت. و این قصه ما و مرگ است. حکایت ما با مرگ، حکایت همان درخت است. پاییز مرگ، بخواهی یا نخواهی، بدانی یا ندانی، آمدنی است. به وقت خود هم می‌آید. وقتی هم که آمد، تمام کرک و پر ما خواهد ریخت. و از ما نمی‌ماند مگر مشتی استخوان، که آن هم نمی‌ماند. پس همانطور که درخت با پاییز روزی لاجرم تلاقی می‌کند و روبرو و مواجه می‌شود، آدمی هم با مرگ روزی روزگاری تلاقی خواهد کرد.