ز غم هجر تو جانا گِلِه تا چند کنم من که مُردم زِ غمت، حوصله تا چند کنم... کاش این جنگ فقط با فرجت جمع شود پیِ اسباب دگر، هروله تا چند کنم... همه عالم شده پُر از ستم سرکش‌ها صبر بر تلخیِ این مسأله تا چند کنم جز وصال تو مرا کاش نباشد طلبی بهر حاجات دگر، نافله تا چند کنم