🚨
حجت‌الاسلام پناهیان: 
سردار رشید هر چند وقت یه بار دست پسرش رو می‌گرفت می‌رفت آسایشگاه موجی‌ها لگن و دستشویی‌ها رو تمیز می‌کرد
پسرش می‌پرسید چرا این کار رو می‌کنی؟ می‌گفت: تا بفهمم هیچی نیستم...