طنز حج
✳️چالش مورچه برای احرام من‼️⁉️😭😂
بزرگترین چالش احرام؟ نه گرما، نه شلوغی، یک مورچه بود!
در اوج معنویت و خلوص احرام، یک مورچه آمد روی کتاب دعا و معادلات را به هم ریخت! انگار آمده بود بگوید: “آقا ما هم در این مراسم معنوی یک سهمی داریم!” حالا بماند که سهمش چرخیدن روی کتاب دعا بود.
دیگر نمیشد کاریش کرد. از یک طرف نمیشد فوتش کنم، خطر سکته بود! نه میشد کتاب را تکان داد، خطر سقوط و مرگ و میر و…
فهمیدم امتحان الهی یعنی چی! یک لحظه فکر کردم دارم در فیلم کمدی بازی میکنم. آخه کی فکرش را میکرد یک موجود به این کوچکی، اینقدر قدرت داشته باشد که احرام من را به چالش بکشد؟
آخرش با هزار وسواس و ترس با یک حرکت دیپلماتیک، به مورچه گفتم: “جناب مورچه بفرمایید روی انگشتم تا بگذارمت روی فرش.” بالاخره مورچه خان را با احترام منتقل کردم به فرش. امیدوارم از این جابجایی راضی بوده باشد، وگرنه باید جواب خدا را چه میدادم؟!