باامبولانس منواوردن
نزدیک خونه پیاده شدم وخواستم مخفیانه بخونه برم تا مدتی بگذره
اما بجه های محل منو دیدن و از شادی و خوشحالی شون متوجه شدم که چه خبربوده
انزمان نه تلفن بود ونه موبایل یه نامه شاید20روزطول میکشیدتابه مقصدبرسه وتومحل چندنفرتلفن داشتن که تماس گرفتن ازراه دور کارمحال وسختی بود
امروزکه این اتفاقا وحماسه حسینی دوستان و همرزمانم رو مرورمیکنم انگار چندروزی بیشترنگذشته
وچطوروبرای چی خداخواست که تابه امروز زنده بمونم خدامیدونه
البته شهادت سعادت میخواست که حتما نداشتم
وشایدبقول عزیزی زنده موندیم تابرای تکمیل کردن راه و هدف دوستان مون تا سلاح مقاومت و جهاد زمین نمونه
وافتخارمیکنم سعادت جهادو جانبازی روخدادرنوجوانی قسمتم کرد وهمچنین سعادت همرزمی باشهدایی همچون شهیدعلمدار وشهید دوامی رادرلشکرویژه25کربلاو گردان عملیاتی مسلم ابن عقیل را
یاد و نام شهدا وازادگان وجانبازان همیشه درتاریخ این مرزوبوم ماندگار شد
وان شاءالله تاقیام وظهور حضرت صاحب الزمان این راه جهادو شهادت وسربازی اسلام ادامه دارد
اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل الفرجهم والعن العدوهم
التماس دعا ذکریااحمدی اشرفی