بانو تو را برای رضای خدا زدند یک شهر در مقابل چشمم تو را زدند تا آمدم به خویش تو را بی هوا زدند “این غم کجا برم که تو را مردها زدند” این داغ‌ها روایتِ افسوسِ حیدر است یک تن نگفت فاطمه ناموس حیدر است