به نگاهی دل بیمار مارادرمان کن رحم آخر به ما بی سر و بی سامان کن ما اسیر شب ظلمانی هجران توایم طاقت رفت ،رها ز غم هجرانمان کن دم صبح است بیا موعد دیدار رسید جرعه ای شادی و لبخند مارا مهمان کن ز کنار ما دلباخته یکدم بگذر روی بنما و بنای غم دل ویران کن