هم زبان نبودیم ، اما همدل که بودیم. حکم فرماندهی اش که زده شد ، منتظر نماند برای عرض تبریک برویم تهران ، خودش آمد لبنان. از وقتی وارد تشکیلات حزب الله شد ، شد یکی از فرماندهان مقاومت. زبان عربی را خیلی زود یاد گرفت. اگر غریبه ای وارد جمعمان می شد ، نمی فهمید یک فرمانده عالی رتبه نظامی میان ماست ؛ بس که همه چیز ساده بود و تشریفاتی در کار نبود. فرمانده سپاه قدس بود ، سپاهی که حتی آمریکا جرئت عرض اندام به او را نداشت ؛ ولی این رو نمی شد از روی درجه و ستاره های روی دوشش بفهمی. وقت مبارزه همه چیز برایمان عین روز روشن شد. در جای جای مناطقی که می رفتیم ، حاجی همراهمان بود و طرح می ریخت برای دشمن. رد پای حاج قاسم هنوز هم در خطوط مقدم و خاکریزهای مقاومت لبنان مانده است. " سید حسن نصرالله" ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌