می پرسید شنیدی از هر دو ازدواج، یکی به طلاق می رسد؟ گفتم بله ولی این را من و شما می دانیم که نیمه دیگر نیز احتمالا با انواع اختلافات خانوادگی و شاید طلاق عاطفی، دست و پنجه نرم می کنند! گفت به راستی چه شد چنین شد، ما در هیچ برهه تاریخی با چنین پدیده ی اسفناکی روبرو نبودیم! گفتم بله و البته در هیچ دورانی نیز با چنین آگاهی اجتماعی، مواجه نبودیم! داستان همان مرد سنتی و زن متجدد است! گفت چرا باید افزایش سواد و آگاهی جامعه به گسست خانوادگی منتهی شود؟! منطقی نیست! گفتم منطقی می شود وقتی بر احاطه روش و محتوای علوم غربی در دانشگاه ها خبر می یابیم! و بدتر از آن زمانی خواهد بود که تربیت و فرهنگ سازی مردم کشوری، خارج از مرزهای سرزمینی برنامه ریزی شود! و به واسطه فضای مجازی رها و آنتن های رسانه های غربی و البته معاند فرهنگ و دین مردم، به خانه های مردمی با تمدن هشت هزار ساله، نفوذ پیدا کند، خرد و کوچک خانواده ایرانی تحت تعلیم و آموزه های برون مرزی قرار گیرند! و در نتیجه سازگاری به ناسازگاری تبدیل شود، عفاف و تعهد کم رنگ شود و الگوهای زیست فرهنگی جای خود را به، سلبریتی مداری بسپارند! گفت چاره چیست، فضای مجازی را که نمی شود بست! گفتم عقلانی هم نیست اما می شود کنترل نمود! هرچند منظور چشم انتظاری برای یاری مسئولان نیست! قطعا هر یک از ما می توانیم مبلغ آسیب های فجازی برای خانواده و اطرافیان خویش باشیم! خویشتن را نیز از استفاده های غیر ضرور حفاظت کنیم و الگوی صحیح دیگران در بهره مندی از فواید فضای مجازی باشیم! فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii