*به نام خدا* 💠💠💠💠💠💠💠 *گنبد وگلدسته ات کزدورپیدامیشودباز* *بزم گریه درمیان دیده برپامیشودباز* *بغض هایم درشروع هرسلام وهروداعی* *بازیارتنامه ات هر دم شکوفا میشودباز* *زائرشهرشما ،ازشهرباران بودم آقا* *چند روزی دردیارعشق مهمان بودم آقا* *بس که خوبی دیده ام این چند روزه ازشمامن* *بازهم شرمنده شاه خراسان بودم آقا* *من نمک پرورده احسان سلطان جهانم* *شرمسارلطف بی اندازه این آستانم* *آمدم باقلب خسته تاکه بنویسی برایم* *یک برات کربلا همراه با خطِ اَمانم* *می روم اما دلم رادرحرم جامیگذارم* *این دل آشفته راآقابه دستت میسپارم* *باامیدی که بزودی باز برگردم به سویت* *ازوداع آخرینم لحظه هارامیشمارم* *ای طبیب دردمندان جهان !دردم دواکن* *آبرویی من ندارم توبرای من دعاکن* *آمدم درپیشگاهت عقده دل راگشودم* *زائر دلخسته ات را راهیِ کرب وبلاکن* 💠💠💠💠💠💠💠 *رقیه سعیدی(کیمیا)* ۱۴۰۰/۴/۱۶ *لینک کانال اشعار درایتا👇🏻* https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047