‍ ‍...این یعنی فاجعه! شایدوقتی توماس رابرت مالتوس(1834_1766م)اقتصاددان انگلیسی رویکردبدبینانه خوددرباره رشدجمعیت راارائه میکردخودش هم فکرنمیکرد دراندک زمانی این نظریه چنین تبعاتی دردنیا ایجادکند... به اعتقاداووهمفکرانش،منابع طبیعی جهان محدودوپایان پذیراست وافزایش جمعیت به معنای کاهش دسترسی هرفردبه منابع غذایی ودرنتیجه گسترش فقروگرسنگیست که می تواندرشدوپیشرفت اقتصادی جوامع رادچارعقب افتادگی کند. البته صاحب نظران بسیاری این رویکردرانقدکردندوحتی خودمالتوس هم درنوشتارهای بعدی نظرات خودش راتعدیل کرداما ظاهرا کارازکارگذشته بود. درکشورهای اروپایی وآمریکایی باتغییردرهنجارها،ارزشهاونگرشهابه زندگی خانوادگی دراوایل قرن بیستم،آمارازدواج پایین آمدودرنتیجه ی رواج سبک زندگی مدرن ،امروز نرخ باروری دراروپا ازنرخ جانشینی (یعنی تولدکمتراز2/1فرزند برای هرزن)هم کمترشده است. کاربه آنجارسیدکه اکثراین کشورهادرپی تغییرسیاستهای جمعیتی خودویااتخاذسیاستهای خاص برای تامین نیروی کارخودازطریق تسهیل مهاجرت و جذب نخبگان سایرکشورها هستند. امروزدرکشورهایی مثل سوئد،نروژ،فرانسه،روسیه،آلمان و...افزایش مرخصیهای بارداری،کمکهای مالی به والدین تاهرفرزندهزاریورودرسال،افزایش حمایتهای دولت درتامین سلامت وبهداشت وآتیه فرزندان،تخفیفهای مالیاتی،ارتقای شغلی و....باهدف تغییردرروندجمعیتی دردستورکارقرارگرفته ومیشودگفت عملا تفکر امثال مالتوس دیگر خریداری ندارد. بررسی سرانه تولیدناخالص ملی درکشورهای مختلف نشان میدهدکه هرقدرجمعیت کشورهاافزایش یافته ثروت ملی بیشتری تولیدشده است.حتی رشدصنعتی واقتصادی اروپاهم زمانی آغازشدکه هم خود،منابع انسانی سرشارداشت وهم کشورهای دیگردراستعمارش بودندوامروزهم نان آن روزهارامیخورد. تجربه هندوچین نشان میدهدکه آنچه جلوی رشداقتصادی رامیگیرد رشدجمعیت نیست بلکه سیاستهای نادرست اقتصادی وسوءمدیریت است. سرمایه انسانی متناسب بابازارکار،شتاب بخش توسعه اقتصادیست وجمعیت بیشتربه معنای سرمایه انسانی واجتماعی،قدرت فرهنگی وپشتوانه سیاسی یک کشور است ومی تواندفاصله کشورهای درحال توسعه راباکشورهای توسعه یافته کاهش دهد. متاسفانه درکشورما نیزتحت تاثیرالقائات واعمال سیاستهای غلط جمعیتی درطول دهه های 60تا80امروزوضعیت به مرزهشداررسیده وحتی عده ای قائلندکاهش فرزندآوری ایرانیان درسالهای اخیر رکوردجهان رانیزشکسته است. براساس آخرین سرشماری درسال1395 میزان باروری کلی ایران درنقاط شهری 1/86فرزندودرنقاط روستایی2/48فرزنداست. سایت بین المللی داده های جهانی این اطلاعات راباآمارجهانی مقایسه واعلام کرده است: میانگین فرزندآوری ایرانیان دریک دهه از6/2فرزندبه 3فرزندرسیده است.. این سیرنزولی ادامه پیداکردوتا1/2هم رسید.امااکنون میانگین فرزندآوری ایرانیان 1/7است که ازآمریکا وانگلیس وسوئدهم پایین تراست. نکته جالب درباره تغییرنرخ باروری درایران،مدت ده ساله آن است که رکوردچین راهم شکست. کشوری که باقانون اجباری تک فرزندی(که البته بعداتغییرکرد)توانسته بوددر11سال نرخ باروری راتغییردهد. واین به اذعان همه اهل فن (ازجمعیت شناسان گرفته تااقتصاددانان وسیاسیون واهالی فرهنگ)یعنی فاجعه!!! هرچنددرسالهای اخیرتحت تاثیرتذکرهای پی درپی رهبرعالیقدرانقلاب،فرهنگ سازی رسانه هاوتجدیدنظردربرخی سیاستهای جمعیتی شاهدرشدمجددنرخ باروری هستیم امابرای جبران خطای این سالیان،می بایست کمی جدی تر ازپیش حرکت کنیم. متاسفانه هنوزدولتمردان،نمایندگان مجلس،مدیران ونخبگان علمی وفرهنگی هنوز عمق فاجعه رادرک نکرده اند وخودرابه خواب زده اند... ای کاش دراین یک فقره ازآزمون وخطا دست میکشیدیم وازتجربه غرب درس میگرفتیم.... حالاکه تحلیل محافل علمی وتذکربزرگان کارگرنمی افتدشایدتلنگر امثال همسربیل گیتس درما اثرکند..... آنقدر سرعت کاهش نرخ باروری درکشورماخیره کننده بوده که وی درتوئیت خودمینویسد: سریعترین کاهش نرخ باروری درتاریخ مربوط به زنان ایران است.ازمتوسط 6/5فرزندبه متوسط1/6فرزندطی 4دهه. حتی کمتراز زنان آمریکابامتوسط1/9فرزند..... ✍سعیدکرمی @saeidkaramiii