توده انقلابی باید اکثریت مطلق یه جامعه را در بر گرفته و از کلیه طبقات و فرهنگ ها و مذاهب یک کشور در آن مشارکت فعالانه داشته و جان فدایی راه انقلاب مربوطه باشند. در ضلع سوم، باید و الزاما یک قرائت و یک گفتمان قالب ما بین رهبر و توده اشتراکا وجود داشته باشد تا بتواند نقطه اتصال و ثقل تمامی جریانات و گروه ها و طبقات متنوع یک جامعه باشد. در مدل انقلاب اسلامی ایران بیقین شاهد وجود سه ضلع بوده ایم؛ امام خمینی ره، توده مردم ایران، اسلام سیاسی. امام عزیز ما به عنوان مرجع و مقتدای سیاسی و مذهبی قاطبه مردم شناخته شده و توده مردم از او نه تنها حرف شنوی بلکه جان فدای او بوده اند چرا که او را جان فدای خود دیده بودند و به صداقت و عمل خالص او برای توده مردم ایران باور و یا بهتر بگوییم یقین داشته اند. توده و وجه قالب مردم هم از بازاری تا دانشجو و طلبه و پیر و جوان و... به صورت یک دست در کنار مرجع و شخصیت کاریزماتیک امام ره گرد آمده بودند. ضلع سوم یا همان ایدئولوژی هم به نحو اکمل در اختیار مردم بود. اسلام سیاسی یا همان مکتب رسول الله ص و فرزندان طاهرینش.اسلام کفر ستیز، سازش ناپذیر با کفر و بی عدالتی، اسلام محرومین و دردمندان، اسلام شنوا به سخن محرومین و شدید العقاب با دشمنان دین خدا. ایدئولوژی یا همان ضلع سوم برای یک انقلاب مورد پذیرش توده و رهبر بوده و به عنوان پیمان نامه انقلاب از آن یاد شده بود. مکتب و گفتمانی که برای آن چند صد هزار مردم آزاده به شهادت رسیده و مانع از برزمین ماندن آن شده بودند... حال فضای کنونی را نگاه اجمالی بیاندازیم؛ رهبر؟؟؟ توده جامعه؟؟؟ گفتمان مورد اتفاق؟؟؟ هیچ کدام از سه ضلع را شاهد نیستیم. نه رهبری واحد و مورد وثوق همگان وجود دارد که حاضر باشد برای توده و مکتب جان بدهد و نه با توده ای مواجه هستیم که حاضر است برای پیشوا و رهبر انقلاب جان بدهد و نه با گفتمان مشترکی مواجه هستیم که به عنوان میثاق نامه برای رهبر و توده قابل جان فشانی باشد. حداقل ۱۵ گروه با خوانش های متفاوت و بعضا متضاد را در صحنه می بینیم!!! در سال ۵۷ هم همه و هم امام ره می دانستند چه نمی خواهند و هم می دانستند که بدنبال تحقق چه می باشند. جمهوری اسلامی ایران با رای تاریخی و غیر قابل تکرار ۹۸ درصدی در جهان. نهایت اتفاقی که نظاره گر بوده ایم، اجتماع و تلاقی چند اتفاق با هم است: ۱ جماعت دگر باش با همان هرزه های جنسی ۲ کمونیست های از رده خارج شده ۳ منافقین بی آبرو ۴ سلطنت طلبان بیرون انداخته شده ۵ تجزیه طلبان ضد سرافرازی ایران مستقل و اندک جماعت بهایی، حجتیه ای و شیرازی در کنار بعضی دراویش فاسد الاخلاق. البته به این ها باید خانواده معدومین( به هر دلیل) اوباش اقتصادی، انقلابییون پشیمان را هم اضافه کرد. حساب این گروه های بشدت متضاد و حقیر را باید از معترضین، جوان ها، فرهیختگان، اندیشمندان، حتی سلبریتی ها جدا کرد. به یقین اعتراضی که تبدیل به مطالبه گری سازنده می شود با اعتراضی که تبدیل به اغتشاش سوزنده فرصت ها و پیشرفت ها می شود، فرسنگ ها فاصله دارد. اما رسانه و خدعه شیاطین جنی و انسی بنحوی فضا سازی کودکانه اما باور پذیر می کنند که گویی سه ضلع اصلی انقلاب در کنار یکدیگر علیه انقلاب خمینی ره و توده متراکم مردمی و مکتب ناب اسلام سیاسی قرار گرفته و باید با میراث روح الله خداحافظی کرد!!! این در حالی است که تازه چهل سالگی از سر گذشته و نسل های پیش رو و کنونی با همت تک تک انقلابییون وفادار به امام و مکتبش، به راز جاودانگی و خلل ناپذیری این نظام مقدس جمهوری اسلامی پی میبرند؛ شهید و مرام حسین ابن علی ع و مهدویت و مرام موعود همه منتظران مهدی هدایت شده عج... الیس صبح بقریب. ان شا الله *پوریا طیبی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@safavali لطفا کانال سرالاسرار را به دیگران معرفی فرمایید🙏 جهت تبادل نظرات با شخصی ادمین @Saf_avali