پیشنهاد ریاست انجمن ادبی خراسان را نیز با سخنانی گزنده و تند رد کرد و به گفته ادیب طوسی حتی پیشنهاد مدرسی آستان قدس رضوی را که مستمری قابل توجهی داشت، نپذیرفت.زندگی او در در درس و بحث خلاصه میشد. تنها یک بار در اواخر عمر به زادگاهش و کاشمر و مَحوَلات (از بخشهای تربت حیدریه) سفر کرد. تنها تفریح او گردش در باغهای مشهد بود که آن هم به بحثهای ادبی میگذشت و گاه در پایان هفته به منزل دوستانش از جمله ایرج میرزا و میرزا قهرمان (شکسته) میرفت. وضع ظاهری ادیب بر خلاف محیط طلبگی آن روز، آمیزهای از سنتهای قدیم و جدید بود. با این حال نسبت به امور مذهبی تعصب داشت.