مرا‌ام البنین گفتند: چون من* پسرها داشتم زان شاه دینم جوانان هر یکی چون ماه تابان* بدندی از یسار و از یمینم بنام عبدالله و عثمان و جعفر***دگر عباس آن در ثمینم ولی امروز بی بال و پر هستم*** نه فرزندان نه سلطان مبینم مرا‌ام البنین هر کس که خواند*** کنم یاد از بنین نازنینم به خاطر آورم زان مه جبینان***زنم سیلی به رخسار و جبینم ام البنین مضطر نالد چو مرغ بی پر***گوید به دیده تر دیگر پسر ندارم زنها! مرا نگوئید‌ام البنین از این پس***من‌ام بی بنینم دیگر پسر ندارم. مرا‌ام البنین دیگر مخانید***به آه و ناله‌ام یاری نمائید. بنالم بهر عباسم شب و روز*** شده آهم به جانم آتش افروز به دشت کربلا آن مه جبینم*** شنیدم بود سقای حسینم به دریا پا نهاد وتشنه برگشت*** حسینش تشنه بود از آب لب بست گذشت از اب و کسب آبرو کرد*** به سوی خیمه‌ها با آب رو کرد ز نخلستان چو بر سوی خیم شد*** بدست اشقیاء دستش قلم شد. [۱] شنیدم آنکه جدا شد ز قامت عباس***دو دست بر اثر ظلم قوم حق نشناس به چشم راست خدنگش رسیده از الماس***چمن خزان شد و پژمرده گشت چون گل یاس ---------- [۱]: قبلا در وصف حضرت عباس علیه السلام در این باره سخن گفته ایم. [۱]: منتهی المقال مامقانی ج۳ ص۷۰ [۲]: از قساوت مروان همین قدر کافی است که در جریان بیعت گرفتن از امام حسین علیه السلام به ولید بن عتبه فرماندار مدینه گفت: حسین را نگهدار و گردنش را بزن مگر اینکه بیعت کند (ترجمه ارشاد ج۲ ص۳۰) [۱]: ابصار العین مطابق نقل ریاحین الشریعه ج۳ ص۲۹۴-منتهی الآمال ج۱ ص۲۸۰-سفینه البحار ج۱ ص۵۱۰-در بعضی از روایات آمده:‌ام البنین علیه السلام هر روز عبیدالله پسر عباس علیه السلام را همراه خود به بقیع می‌برد و در آنجا مرثیه می‌خواند و زنها برای شنیدن مرثیه او در بقیع جمع می‌شدند. (مدرک آخر) [۱]: همان مدارک [۱]: از فائز تبریزی 🙏در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. •┈••••✾•🌿🌺سفیر امین🌺🌿•✾•••┈• ✏️https://eitaa.com/safiramin