🏴«ممکن است فکر کنید که خب، چطور خدا یاور مؤمنین است؟ پس چرا در کربلا و در واقعۀ زیدبن‌علی و در جاهای دیگر، نصرتشان نداد؟ چرا یاری‌شان نکرد، اگر خدا با آنها بود؟ این اشتباه از آنجا ناشی می‌شود که ما خیال کنیم یاری‌شدنِ یک جبهه، فقط به این است که سرهای دشمنانشان از بدن‌ها بیفتد، و این اشتباه است. یاری‌شدنِ یک جبهه به پایدارماندن آن جبهه است. آن جبهه باید بماند؛ ولو افرادش بروند، افراد دیگری بیایند. آن جبهه‌ای که مدعی‌ست، آن جبهه‌ای که می‌خواهد پیش برود، آن جبهه‌ای که می‌خواهد دنیا را تصرف بکند، پایدارماندن آن جبهه به پایدارماندن فکر اوست. خیلی کسانی بودند که صاحبان فکری بودند؛ خودشان مُردند و رفتند. ..حتی گاهی برای اینکه فکر بماند، امضا می‌کنند این فکر را و منشوری را که فکر در آن هست؛ با چه؟ با آن رنگ ثابت، با آن رنگ زائل‌نشدنی، و آن خون است. با خونشان امضا می‌کنند، مثل حسین‌بن‌علی‌صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه، با خونشان امضا می‌کنند. امضا می‌کنند تا این از بین نرود. و این مطلب را امروز در این دنیای جدید، در این فرهنگ‌های نو، خوب فهمیده‌اند، خوب درک کرده‌اند و رسیده‌اند. می‌گویند پای هر فکری که امضای خون بود، آن فکر می‌ماند. هر فکری که امضای خون پایش بود، آن خواهد ماند در تاریخ. و لذا ببینید که همۀ افکاری که در تاریخ باقی مانده، دارای طرف‌دار بوده، آنهایی هستند که قربانی برایش داده شده، و حسین‌بن‌علی‌ با این حساب فاتح است. ۱۳۵۲/۱۱/۱۱» 📚گفتار ترجمۀ تفصیلی آیة الکرسی @sahba_nashr