بس‌که خون گشت ز نامردی مردم جگرش بود زخم جگرش سخت‌تر از زخم سرش اوست مظلوم که تا لحظۀ جان دادن بود استخوان در گلو و خار به چشمان ترش نخل‌ها اشک فـشـانـدند به اشک شب او چـاه‌هـا نـالـه کـشـیـدنـد بـه آه سـحــرش از شبی که گُل نیلوفری‌اش خفت به گِل نه مدیـنـه، همه جا بود سـیه در نظـرش خود شهید و پدرِ هـشت شهید است علی عجـبـا یک پـدر و این همه داغ پـسرش گـاه، چـون شـمع برای بـشـریت شد آب گاه، پروانه‌صفت سوخته شد بال و پرش اوست مظلوم‌ترین رهبر و می‌باید خواند از حسین و حسن و فـاطمه مظـلوم‌ترش به خداوند قسم، سخت‌تر از زخـم جـبین داغ زهراست که تا حشر بود بر جگرش عمر بی‌فـاطمه جان دادن او بود که بود فاطمه هم سپهـش هم زرهش هم سپرش نخل «میثم» همه دم سبز که تا سبزه بود روید از اشک علی بر همه خرمای تَرش 🔰موسسه فرهنگی قرآن و عترت صهبای نور قم @sahbayenoor1