#نهج_البلاغه
▫️
وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِيَةُ بِأَدْهَى مِنِّي، وَ لَكِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ؛ وَ لَوْ لَا كَرَاهِيَةُ الْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ، وَ لَكِنْ كُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ وَ كُلُّ فُجَرَةٍ كُفَرَةٌ،...
🟠سوگند به خدا، معاويه از من سياستمدارتر نيست، امّا معاويه حيله گر و جنايتكار است،(1) اگر نيرنگ ناپسند نبود من زيرك ترين افراد بودم، ولى هر نيرنگى گناه، و هر گناهى نوعى كفر و انكار است، روز رستاخيز در دست هر حيله گرى پرچمى است كه با آن شناخته مى شود. به خدا سوگند، من با فريب كارى غافلگير نمى شوم، و با سخت گيرى ناتوان نخواهم شد.
✍
اشاره به اين نکته مهم مى کند که سياست بر دو گونه است: سياست بى قيد و شرط و آميخته با انواع گناه و در يک کلمه سياست شيطانى، و سياست و تدبير آميخته با تقوا و پرهيزکارى و در يک کلمه سياست رحمانى. راه اين دو با هم متفاوت است و نتيجه هاى آن مختلف.گونه اوّل هيچ حدّ و مرز اخلاقى و دينى و انسانى و وجدانى را به رسميت نمى شناسد و هر اصل و قانون و ضابطه و فضيلتى مزاحم آن شود، بى رحمانه آن را از سر راه بر مى دارد، همان گونه که در شرق و غرب عالم سياست امروز ديده مى شود.اما قسم دوم سياستى است که در چهارچوبه ارزشهاى الهى و وجدانى و انسانى قرار دارد; هرگز متوسّل به گناه و ظلم و ستم، مخصوصاً بر افراد بى گناه و بى دفاع، نمى شود; غدر و خيانت و فجور و پيمان شکنى را مجاز نمى داند، زياده خواهى و زياده طلبى را نمى پسندد و خطوط قرمزى براى خود قائل است که از آن فراتر نمى رود.
📘#خطبه_200