#نامه_ای_به_امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
آقا جان سلام
سال هاست ما شیعیان و محبان برایتان جشن امامت می گیریم.
به یکدیگر تبریک می گوییم در حالی که شما را نمی بینیم تا دستانمان را برای بیعت به سویتان دراز کنیم.
حساسیت چشم هایمان کم شده است.
شاید گناه هایمان پرده بر دیده انداخته یا دنیا دوستی و دنیاپرستی مانع رفاقتمان شده است.
هر روز صبح و شب سلامتان می کنم؛ اما جوابی نمی شنوم.
شاید چیزی قدرت شنوایی ام را کم کرده است؛ غیبت ها، موسیقی ها یا گناه های دیگر.
آقا جان، زندگی خیلی سخت شده است. مردم را با شعار تدبیر و امید فریب دادند و آهسته و آرام با بی تدبیری هایشان آن ها را به ورطه نا امیدی انداختند.
آقا جان، به اسم دین پا روی دین گذاشتند.
آقا جان، به اسم آزادی مملکت را به فحشاخانه تبدیل کردند.
آقاجان، وقتی قانونگذار قانون را زیر پا گذاشت از دیگران توقع اجرا داشتن بیجاست.
آقا جان، آن روزها وقتی کافی می گفت:«جوان هایمان پیر شدند، پیرها مردند پس آقا کی می آیی.» بچه بودم. نمی فهمیدم این حرف یعنی چه.
اما الان بغض گلویم را گرفته است. یعنی کی می آیی؟
آقا جان، سال ها فکر کردم که چرا می گوییم بیا. اصلا چه لزومی دارد بیایی؟
چند وقتیست به جواب رسیده ام.
دیگر برای خودم نمی خواهم بیایی.
نمی خواهم بیایی تا فقط صورت ماهت را ببینم. هر چند رؤیت چهره دلربایت آرزوی همه محبانت است. اما نه، دیدن یار با اجابت تقاضا و دستوراتش لذت بخش می شود.
می دانم تنها تو هستی که می توانی عدل را برقرار کنی و هر چیز را سر جای خودش قرار دهی. اما برای این هم نمی خواهم بیایی.
می خواهم بیایی تا حق به حق دار برسد. تا ولایت مسلمین به دست کسی بیافتد که شایسته آن است. منتخب خداست.
می خواهم بیایی تا احکام الهی را در دنیا زنده کنی.
می خواهم بیایی تا اسلام حقیقی را به ما بشناسانی.
می خواهم بیایی تا دستور دهی و ما عمل کنیم.
می خواهم بیایی تا عالی بودن را از تو بیاموزم.
آقا جان کی می آیی؟
#آرامش
#صدف
@sahel_aramesh