دلخوش به عید مبعث... چشمانم غرق تقویم و عطر صلوات محمدی... ناگاه باد ورق میزند صفحه تقویم را... باز نشانی از حسین علیه السلام باز نام حسین (ع) نقش می‌بندد بر لوح دلم... کاروان آرام آرام بار سفر می‌بندد... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِ اللهِ، عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ... نه روز، نه شب و نه هیچ تاریخی نیست که نام حسین علیه السلام در آن جاری نباشد! . انگار گرداننده چرخ گردون، زمین و زمان را با نام او می گرداند؛ همانگونه که نامش دلها را دگرگون می‌کند! حسین علیه السلام هیچگاه در هیچ نقطه ای از تاریخ از حرکت و رساندن باز نایستاده... او همواره در حرکت بوده و هست... حتی با سر بی تن به روی نیزه... آه بمیرم ارباب! . حسین علیه السلام دارد... رسالتی که هنوز به پایان نرسیده... هنوز قلب او؛ با شعله‌های در سوخته می‌سوزد و می‌تپد و جانها را بیدار می‌کند... او هنوز از پس قرنها فریاد می‌زند... مادرم... خون مادرم... خونخواه مادرم...! مادری که هنوز هم مادری می‌کند؛ اما با پهلوی شکسته! هنوز هم ؛ خون مادر بر زمین پایمال است، به زیر پای ناحقی عهد شکنان... هنوز هم منتقمش منتظر است! کاش دلها بیدار شوند و پاها راهی... تا برسند به یاری حسین زمان، برای آرامش و تسکین سینه پردرد حسین بن علی علیه السلام! 🌱!" @sahelbandegi