گفتم: حاج خانم انشالله درست میشه.. گفت: میدونم دِتِر وقتی درست میشه که صاحبمون بیاد.. ک اونموقع من زیر خاکم..:( گفتم: خدانکنه، انشالله ک هستین و میبینین آقا رو؛ با ناامیدی و تاسف سری تکون داد.. حوصله ادامه دادن نداشت. حالش عجیب گرفته بود.. مثلِ حال خیلیامون..ـــــ