✍🏻 کاش باور می‌کردم که لحظه لحظۀ زندگی من، در مقابل چشمان توست.. تا این قدر گرفتار دام غفلت و معصیت نمی‌شدم! هنوز باور نکرده‌ام تو تجلیِ اسم بصیری و گناهان مرا می‌بینی. هنوز باور نکرده‌ام که تو تجلیِ اسم سمیعی و حرف‌های ناروای مرا می‌شنوی و هنوز باور نکرده‌ام که تو تجلیِ اسم خبیری و از هر آنچه در درونم می‌گذرد باخبری. اگر باور می‌کردم، به مقام عصمت هم که می‌رسیدم، جای شگفتی نــداشت. به این باور محتاجم، در میهمآنی‌ِ بهاره‌أت مرا به آن برسان! 🌙