‌‌ یه مردی تو مجالس ﷺ شرکت میکرد، اما مُرید و دوستدار اهل بیت نبود، خودشم میگفت، اگه من تو مجالس شما میام، بخاطر ادب و کلام مفید شماست و إلا همه میدونن من اصلا تو این دنیا مرید و عاشق ِهیچکسی نیستم . بعد مدتی... این مرد مریضی سختی میگیره جوری که به خادمش میگه اگه من مُردم برو به محمد بن علی بگو بیاد تو کنار جسد من برام دعا بخونه .. کم کم بدنش سرد شد و بیهوش ... خادمش سریع رفت مسجد و بعد نماز به امام گفتن که فلانی امروز از دنیا رفته و خواسته شما برید بالا سرش . امام گفتن: ایشون نمُرد. برید من بعد مسجد میام . بعد رفتن اون خادم امام رو به قبله شدند، و ۲رکعت نماز مستحبی خوندن و بعد نماز دست به آسمان گرفتند و دعا کردند. بعد که رفتند منزل اون مرد، وقتی صداش زدند مرد از بستر پاشد و به احترام امام ایستاد و لبیک گفت . با شعف و عشق گفت،، ای محمد بن علی هیچ راهی جز راه شما مارو به خدا نمیرسونه هیچ خلقی بهتر و محبوبتر از شما پیش خدا نیست. امام فرمود؛ چیشده که شما، که ما اهل بیت رو دوست نداشتید و دشمنی داشتید، این تعاریف رو میکنید از ما؟ مرد گفت: به خدا سوگند که من خارج شدن روح از بدن رو دیدم، فهمیدم که مُردم . تو اون وادی که داشتن ملائک محاسبه‌گر، من رو میبردن یه ندایی شنیدم که: « برگردونیدش، باقـــر العـــلوم به درگاه خدا دعــاش کرده، اون باید به دنیا برگرده، مگه میشه امام برای کسی دعا کنه و اجابت نشه؟ » بعد ِاون بود که روح به بدنم برگشت و فهمیدم تا عمر دارم باید نوکرِ شما و فرزندانتون باشم🌿 _شهادت‌امام‌باقـــــرﷺ تسلیت‌باد. ➥𝒔𝒂𝒉𝒆𝒍𝒆_𝒂𝒓𝒂𝒎𝒆𝒔𝒉࿐