◀️ اعجوبه جهان خلقت! قسمت 2 📋 سپس امام(علیه السلام) به شرح بخشى از رذایل اخلاقى که در طرف افراط و تفریط قرار دارند پرداخته به ده نکته در این زمینه اشاره مى کند: نخست به سراغ حالت رجاى افراطى و سپس یأس افراطى مى رود و مى فرماید: «هرگاه آرزوها (ى افراطى) در آن ظاهر شود (حالت طمع به او دست مى دهد و) طمع او را ذلیل و خوار مى کند و هنگامى که طمع در او به هیجان آمد به دنبال آن حرص، او را به هلاکت مى کشاند»; (فَإِنْ سَنَحَ لَهُ الرَّجَاءُ أَذَلَّهُ الطَّمَعُ، وَإِنْ هَاجَ بِهِ الطَّمَعُ أَهْلَکَهُ الْحِرْصُ). منظور از «سَنَحَ» از ماده «سنوح» به معناى عارض شدن است. منظور از «رجاء» در اینجا امید افراطى به دیگران داشتن و چشم به اموال و امکانات آنها دوختن است واضح است که این امید افراطى، او را به طمع، و طمع، او را به حرص مى کشاند که همه از رذایل اخلاقى است. امام در مقابل آن «یأس افراطى» را مطرح مى کند و مى فرماید: «و هنگامى که یأس بر او قالب گردد تأسف او را از پاى در مى آورد»; (وَإِنْ مَلَکَهُ الْیَأْسُ قَتَلَهُ الاَْسَفُ). منظور از «یأس» در اینجا ناامیدى افراطى در عالم اسباب است که انسان در صحنه هاى علم و تجارت و کسب و کار از موفقیت خود مأیوس باشد; اشخاص مأیوس به یقین در زندگى ضعیف و ناتوان و گاه نابود مى شوند. حد وسط در میان امید افراطى و یأس همان حالت امیدوارى معتدل است که اگر نباشد انسان در زندگى به جایى نمى رسد همان گونه که پیغمبر اکرم فرمود: «الاْمَلُ رَحْمَةٌ لاُِمَّتى وَ لَوْ لا الاْمَلُ لَما رَضَعَتْ والِدٌ وَلَدَها وَ لا غَرَسَ غارِسٌ شَجَراً; امید و آرزو رحمتى است براى امت من و اگر امید نبود هیچ مادرى فرزندش را شیر نمى داد و هیچ باغبانى نهالى نمى کشت».(2) آن گاه سومين و چهارمين صفات رذيله اى را كه در حد افراط و تفريط قرار دارند بيان مى كند و مى فرمايد: «هرگاه غضب بر او مستولى شود خشمش فزونى مى گيرد (و دست به هر كار خلافى مى زند) و اگر بيش از حد (از كسى يا چيزى) راضى شود (و به آن اطمينان پيدا كند) جانب احتياط را از دست مى دهد»; (وَإِنْ عَرَضَ لَهُ الْغَضَبُ اشْتَدَّ بِهِ الْغَيْظُ، وَإِنْ أَسْعَدَهُ الرِّضَى نَسِيَ التَّحَفُّظَ). به يقين هم حالت غضب كه سرچشمه كارهاى نادرست مى شود جنبه افراط دارد و هم اعتماد بى حساب به افراد و اشخاص كه آن هم سبب مشكلات فراوان مى گردد. حد وسط ميان اين دو رضايت معتدل آميخته با رعايت احتياط است. سپس حضرت از پنجمين و ششمين رذيله اخلاقى كه در طرف افراط و تفريط قرار دارند سخن مى گويد و مى فرمايد: «هرگاه ترس بر او غالب شود احتياط كارى (افراطى) او را به خود مشغول مى دارد و هرگاه كار بر او آسان گردد در غفلت و بى خبرى فرو مى رود»; (وَإِنْ غَالَهُ الْخَوْفُ شَغَلَهُ الْحَذَرُ، وَإِنِ اتَّسَعَ لَهُ الاَْمْرُ اسْتَلَبَتْهُ الْغِرَّةُ). علماى اخلاق ترس بجا و معتدل را در برابر عواقب منفى و خطرناك فضيلت مى شمرند. در واقع خداوند آن را سپرى در برابر خطرات در وجود انسان قرار داده تا بى حساب در هر ميدانى وارد نشود و دشمنانى كه در كمين او هستند و خطراتى كه بر سر راه رسيدن به مقصد وى را تهديد مى كنند از نظر دور ندارد; ولى اگر اين حالت جنبه افراطى به خود بگيرد صفتى رذيله به نام «جُبن» است همان گونه كه اگر در جهت تفريط واقع شود و انسان بى باكانه در هر ميدان و مسيرى قدم بگذارد، رذيله ديگرى است كه از آن به غفلت، غرور و بى خبرى ياد مى شود. 👈 ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2