قسمت 3 🔴 نكته ديگر اين كه: انسان در خواهش روزى مادّى و معنوى هيچ محدوديّتى ندارد؛ زيرا ظرف وجودى او از جهت روحى و درونى مجرّد است و مى‏تواند به طور بى‏پايان سير تكاملى داشته باشد. روزى معنوى تا آنجا پيش رود كه رسيدن به مقام دنّو و نزديك شدن به خدا براى او منزلت و شرافت محسوب مى‏شود، در آنجا كه حق متعال مى‏فرمايد: وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى‏* ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى‏* فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى‏* فَأَوْحَى‏ إِلَى‏ عَبْدِهِ‏مَآ أَوْحَى‏» در حالى كه در افق اعلا بود.* سپس نزديك رفت و نزديك‏تر شد،* پس [فاصله‏اش با پيامبر] به اندازه فاصله دو كمان گشت يا نزديك‏تر شد.* آن گاه به بنده‏اش آنچه را بايد وحى مى‏كرد، وحى كرد. امّا روزى مادّى چون محدود به عالم ناسوت است و ناسوت هم در ظرف مادّه و طبيعت و اجسام است پس با اين محدوديّت به طور قهرى روزى مادّى انسان نيز به اندازه ظرف وجودى او كفايت مى‏كند. و اگر برخلاف اساس حكمت حق؛ رزق و نعمت او بى‏نهايت باشد اعتقاد به جاودانگى در اين دنيا او را به طغيانگرى وا مى‏دارد. بنابراين دنيا و آخرت خويش را تباه مى‏سازد. از اين رو اميرمؤمنان على عليه السلام در حكمت چنين امورى مى‏فرمايد: الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى‏ لايَفِرُهُ الْمَنْعُ وَ الْجُمُودُ وَ لايُكْدِيهِ الْاعْطاءُ وَ الْجُودُ اذْ كُلُّ مُعْطٍ مُنْتَقَصٌ سِواهُ، وَ كُلُّ مانِعٍ مَذْمُومٌ ما خَلاهُ. هُوَ الْمَنّانُ بِفَوائِدِ النِّعَمِ وَ عَوائِدِ الْمَزيدِ وَ الْقِسَمِ. عِيالُهُ الْخَلائِقُ، ضَمِنَ ارْزاقَهُمْ وَ قَدَّرَ اقْواتَهُمْ، وَ نَهَجَ سَبيلَ الرَّاغِبينَ الَيْهِ، وَ الطّالِبينَ ما لَدَيْهِ وَ لَيْسَ بِما سُئِلَ بِاجْوَدَ مِنْهُ‏ بِما لَم يَسْأَلْ. سپاس خداى را كه امساك و جمود بر ثروتش اضافه نمى‏كند، و عطا و بخشش تهيدستش نمى‏نمايد، زيرا هر بخشنده‏اى جز او ثروتش كم مى‏شود، و هر منع كننده‏اى جز او شايسته مذمّت است. اوست بخشنده انواع نعمت‏ها، و فراوانى بهره‏ها و نصيب‏ها. جميع آفريده‏ها روزى خور اويند، رزق همه را ضمانت كرده، و قوت و توشه آنان را مقدّر نموده، و راه روشنش را به رغبت كنندگان و خواهندگان آنچه نزد اوست نشان داده، و اين طور نيست كه جود و بخشش او در آنجا كه از او بخواهند بيشتر از آنجا باشد كه از او نخواهند. و نيز در سفارشش به امام مجتبى عليه السلام يا محمد حنفيه فرمود: وَ أَخْلِصْ فِى الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطاءَ وَ الْحِرْمانَ وَ اكْثِرِ الْاسْتِخارَةَ، وَ تَفَهَّمْ وَصِيَّتى وَ لاتَذْهَبَنَّ عَنْها صَفْحاً، فَإِنَّ خَيْرَ الْقَوْلِ ما نَفَعَ. در مسألت از خداوند اخلاص پيشه كن، كه بخشيدن و نبخشيدن به دست اوست. از خدايت بسيار طلب خير كن. و وصيتم را بفهم و از آن روى مگردان به يقين بهترين سخن سخنى است كه سود بخشد. و نيز به كميل بن زياد نخعى فرمود: يا كُمَيْلُ، مُرْ اهْلَكَ أَنْ يَرُوحُوا فى كَسْبِ الْمَكارِمِ، وَ يُدْلِجُوا فى حاجَةِ مَنْ هُوَ نائِمٌ. فَوَ الَّذى وَسِعَ سَمْعُهُ الْاصْواتَ، ما مِنْ احَدٍ اوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً الّا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً، فَاذا نَزَلَتْ بِهِ نائِبَةٌ جَرى‏ الَيْها كَالْماءِ فِى انْحِدارِهِ حَتّى‏ يَطْرُدَها عَنْهُ كَما تُطْرَدُ غَريبَةُ الْابِلِ. اى كميل، مردم خود را فرمان بده كه روز را به دنبال به دست آوردن مكارم بروند، و شب را از پى قضاى حاجت خفته باشند. قسم به كسى كه شنواييش آوازها را فرا گرفته، احدى دلى را شاد نكند مگر اينكه خداوند براى وى از آن شادى لطفى بيافريند، و چون بلايى به او رسد آن لطف همانند آب به سوى آن روان گردد تا آن بلا را از او دور كند همان گونه كه شتر غريب را از آبگاه دور نمايند. در روايات تنها بر كمك به نيازمندان و گرسنگان تكيه نشده، بلكه در برخى از آنها اطعام مؤمنان هر چند بى‏نياز باشند ثوابش همچون آزاد كردن برده است. اين نشان مى‏دهد كه هدف از اين كار علاوه بر رفع نيازمندى‏ها جلب محبّت و تحكيم پيوندهاى دوستى و صميميّت است. به عكس آنچه در دنياى امروز مرسوم است كه گاهى دوستان يا خويشاوندان به مهمانخانه‏اى مى‏روند هر كدام بايد سهم خود را بپردازند. و يا در جايى ديگر براى خودنمايى تا حدّ بريز و بپاش، سرمايه خدادادى را اسراف مى‏كنند. كجاى اين آداب و رسوم متناسب با اخلاق و احكام دين مبين اسلام و سفارش‏هاى معصومان عليهم السلام است؟! دعای 🔗کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2