◀️ تفسير دقيق اسلام 1 📋 امام(عليه السلام) در اين كلام پربار و حكيمانه اش، حقيقت اسلام را به گونه اى كه پيش از او هيچ كس تفسير نكرده، تفسير مى كند و مى فرمايد: «اسلام را چنان تفسير مى كنم كه هيچ كس پيش از من آن را چنين تفسير نكرده باشد»; (لاََنْسُبَنَّ الاِْسْلاَمَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي). سپس در ادامه سخن ضمن شش جمله پى در پى كه هر كدام با جمله قبل به صورت زيبايى گره خورده روح اسلام را با اين شش جمله مى شكافد و حقيقت آن را هويدا مى كند. نخست مى فرمايد: «اسلام همان تسليم است»; (ألاِْسْلاَمُ هُوَ التَّسْلِيمُ). تسليم در برابر فرمان خدا و دستورات پيغمبر اكرم و امامان معصوم(عليهم السلام) و تسليم در برابر فرمان عقل و فطرت. قرآن مجيد در آيه 83 سوره آل عمران مى فرمايد: «(وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِى السَّماوَاتِ وَالاَْرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ); و تمام كسانى كه در آسمان ها و زمين هستند، از روى اختيار يا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسليم اند و به سوى او باز گردانده مى شوند». در جمله دوم مى فرمايد: «تسليم همان يقين است»; (وَالتَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ). زيرا بدون ايمان و يقين، تسليم حاصل نمى شود و در واقع «تسليم» از لوازم «يقين» است كه امام(عليه السلام) در اينجا لازم و ملزوم را يكى شمرده و مى فرمايد: تسليم همان يقين است. در جمله سوم مى فرمايد: «يقين همان تصديق است»; (وَالْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ). منظور از «تصديق» در اينجا علمى است كه از مقدمات يقينى حاصل مى شود و تا اين علم حاصل نگردد «يقين» پيدا نمى شود و تا يقين حاصل نگردد، تسليم كه روح اسلام است نيز حاصل نخواهد شد و در واقع اعتقادى كه نام يقين بر آن گذارده ايم نتيجه علمى است كه به صورت تصديق در مى آيد و در واقع تصديق و يقين نيز لازم و ملزوم يكديگرند كه امام(عليه السلام) به واسطه شدت ارتباط اين دو با يكديگر آنها را يكى شمرده و فرموده: يقين همان تصديق است. در چهارمين جمله مى فرمايد: «تصديق همان اقرار است»; (وَالتَّصْدِيقُ هُوَ الاِْقْرَارُ). اشاره به اين كه تصديق قلبى به تنهايى كافى نيست، بايد با زبان نيز اقرار شود و به صورت شهادتين كه بيان اركان اسلام است درآيد و به همين دليل تا افراد اقرار به شهادتين نمى كردند مسلمان شمرده نمى شدند. در پنجمين جمله مى فرمايد: «اقرار همان اداست»; (وَالاِْقْرَارُ هُوَ الاَْدَاءُ). منظور از «اداء» در اينجا احساس مسئوليت و آماده شدن و عزم را جزم كردن بر انجام عمل است، زيرا اگر اقرار از دل برخيزد آمادگى براى انجام وظائف و اداى مسئوليت ها را ايجاد خواهد كرد. در غير اين صورت اقرار، اقرار دروغين است. آن گاه در ششمين و آخرين جمله مى فرمايد: «و ادا همان عمل است»; (وَالاَْدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ). زيرا كسى كه عزم خود را بر اداى مسئوليت ها جزم مى كند بلافاصله وارد صحنه عمل مى گردد و اعمال صالحى بر طبق احساس مسئوليت درونى برخاسته از اقرار واقعى و تصديق و يقين و تسليم انجام مى دهد. 👈ادامه دارد .... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2