17) در پاره‏اى از موارد، شخصى كه مرتكب بدى شده ناشناخته و مجهول‏الحال است، معلوم نيست كه شايسته‏ى عفو و اغماض است يا سزاوار مجازات. انسان كريم‏النفس اگر بتواند به گونه‏اى او را آزمايش كند وظيفه‏ى اخلاقى و انسانى او روشن مى‏گردد. براى على (ع) موردى اينچنين پيش آمد و كسى كه اسائه‏ى ادب نموده بود توسط اميرالمومنين آزمايش شد. سرانجام امام (ع) او را بخشيد و از گناهش درگذشت. امام باقر (ع) فرمود: حضرت امير، على (ع) نماز صبح را در وقت فضيلت مى‏خواند و تا اول آفتاب به تعقيب نماز اشتغال داشت. موقعى كه خورشيد طلوع مى‏كرد عده‏اى از افراد فقير و غيرفقير گردش جمع مى‏شدند و به آنان احكام دين و قرآن مى‏آموخت و در ساعت معين به كار تعليم خاتمه مى‏داد و از جا حركت مى‏كرد. روزى از مجلس درس خارج شد. بين راه با مرد جسورى برخورد نمود كه درباره‏ى آن حضرت كلمه‏ى قبيحى گفت. راوى حديث مى‏گويد: امام باقر نفرمود كه آن مرد كه بود و چه گفته بود. على (ع) از شنيدن آن سخن دوباره به مسجد برگشت، به منبر رفت و دستور داد مردم را خبر كنند تا در مسجد گرد آيند. جمعيت به قدر كافى آمد و آن مرد بى‏ادب نيز در مسجد حضور يافت. حضرت پس از حمد باريتعالى فرمود: محبوبتر از هر چيز نزد خداوند و نافعتر از هر چيز براى مردم، پيشواى بردبار و عالم به تعاليم الهى است و چيزى مبغوضتر نزد خدا و زيانبارتر براى مردم از نادانى و بى‏صبرى رهبر نيست. بعدا چنين جمله‏اى درباره‏ى انصاف و طاعت الهى سخن گفت. سپس فرمود: كسى كه ساعت قبل سخنى به زبان آورد كجاست؟ گفت: يا اميرالمومنين! اين منم كه در مجلس حاضرم. حضرت فرمود: اما من، اگر بخواهم گفتنيها را با حضور مردم مى‏گويم. مرد بلافاصله گفت: و اگر بخواهى عفو مى‏كنى و مى‏بخشى چه تو شايسته‏ى چشم‏پوشى و گذشتى. حضرت فرمود: بخشيدم و عفو نمودم. آن مرد با سخنى كه گفت و از على (ع) درخواست عفو و اغماض نمود صلاحيت خود را براى آنكه مشمول كرامت خلق آن حضرت واقع شود و مورد گذشت و چشم‏پوشى قرار گيرد اثبات نمود و حضرت نيز بلافاصله او را بخشيد و از مجازات، مصون و محفوظ ماند.