◀️ چرا؟ 📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه براى پيشگيرى از حرص حريصان مى فرمايد : «اى فرزند آدم! غم و اندوهِ روزى كه نيامده را بر آن روز كه در آن هستى تحميل مكن، چراكه اگر آن روز، از عمرت باشد خداوند روزىِ تو را در آن روز مى رساند. (و اگر نباشد، اندوه چرا؟)»؛ (يَابْنَ آدَمَ، لاَ تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِکَ آلَّذِي لَمْ يَأْتِکَ عَلَى يَوْمِکَ الَّذِي قَدْ أَتَاکَ، فَإِنَّهُ إِنْ يَکُ مِنْ عُمُرِک يَأْتِ اللّهُ فِيهِ بِرِزْقِکَ). شك نيست كه منظور امام عليه السلام از اين كلام، نفى آينده نگرى و تدبير در امور زندگى به خصوص در سطح جامعه اسلامى نيست، زيرا هر كسى بايد به آينده همسر و فرزندانش و زمامداران اسلامى به آينده مسلمانان حساس باشند. در حالات سلمان فارسى كه آگاهى كامل از تعليمات اسلام داشت، آمده است: هنگامى كه سهم خود را از بيت المال مى گرفت، قوت سال خود را از آن مى خريد و نگهدارى مى كرد. در حديث ديگرى آمده است كه وى فلسفه اين كار را چنين بيان مىكرد: «إِنَّ النَّفْسَ قَدْ تَلْتَاثُ عَلَى صَاحِبِهَا إِذَا لَمْ يَكُنْ لَهَا مِنَ الْعَيْشِ مَا تَعْتَمِدُ عَلَيْهِ فَإِذَا هِيَ أَحْرَزَتْ مَعِيشَتَهَا اطْمَأَنَّتْ؛ نفس آدمى هنگامى كه آينده خود را تأمين نبيند دل چركين مى شود ولى زمانى كه معيشت خود را تأمين كرد اطمينان پيدا مى كند». بنابراين هرگز منظور امام عليه السلام ترك تلاش و كوشش براى زندگى و تأمين آينده معقول و برنامه ريزى براى وابسته نبودن به ديگران نيست، بلكه هدف جلوگيرى از حرص و آز شديدى است كه بسيارى از مردم را فرا مى گيرد و به بهانه تأمين آينده دائمآ براى ثروت اندوزى تلاش مى كنند و اموالى را گرد مى آورند كه هرگز تا آخر عمر از آن استفاده نكرده، براى ديگران به يادگار مى گذارند. شاهد اين سخن همان جمله اى است كه در ذيل اين حديث شريف در بعضى از منابع آمده بود كه امام عليه السلام مى فرمايد: «وَاعْلَمْ أنَّکَ لاتَكْسِبُ مِنَ الْمالِ شَيْئاً فَوْقَ قُوتِکَ إلّا كُنْتَ فِيهِ خازِناً لِغَيْرِکَ؛ بدان كه تو چيزى از مال را بيش از نياز خود به دست نمى آورى مگر اينكه در آن، خزانه دار براى ديگرى هستى». مرحوم «مغنيه» در شرح اين كلام، تفسير ديگرى دارد كه مى گويد: اين سخن امام عليه السلام نهى از كار و كوشش نسبت به آينده نيست. چگونه ممكن است نهى از اين كار باشد در حالى كه خود آن حضرت مى فرمايد: «اِعْمَلْ لِدُنْياکَ كَأَنَّکَ تَعِيشُ أَبَدآ (وَاعْمَلْ لاِخِرَتِکَ كَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً)؛ براى دنيايت آنگونه عمل كن كه گويى تا ابد زنده اى (و براى آخرتت آنگونه عمل كن كه گويا مى خواهى فردا از دنيا بروى)» و اگر كار و تلاش پيگير نباشد، زندگى در دنيا غير ممكن است. منظور امام عليه السلام از كلام بالا اين است كه اگر چيزى هنوز زمانش فرا نرسيده و به دست تو نيامده غمگين مباش و حسرت و اندوه به خود راه نده. شايد چنين چيزى اصلاً وجود پيدا نكند و نبايد شتابزده، غم واندوه را براى آن به خود راه دهى. چنين غم و اندوهى چه سودى دارد و اى بسا زندگى را بر ما تباه كند و غم و اندوه را بر دل ما مضاعف سازد و ما را از تفكر وتلاش براى واجبات و انجام مسئوليتها بازدارد. ولى آنچه در تفسير اول گفتيم مناسبتر به نظر مى رسد، هر چند جمع بين دو تفسير نيز امكانپذير است. كلام حكيمانه بالا پيام ديگرى هم دارد و آن اينكه نبايد برنامه هاى آينده سبب فراموشى برنامه روزانه شود؛ مثلاً ملتى امروز با گرسنگى دست به گريبانند، مسئولان براى چند سال بعد طراحى كنند و از وضع امروز غافل شوند. امام عليه السلام مى فرمايد: غم فردا را بر فكر امروز نيفزا؛ مسئوليت خود را امروز انجام ده، به لطف خدا مشكلات آينده را حل خواهى كرد. همانگونه كه عكس اين كار نيز درست نيست كه انسان وظيفه امروز را براى فردا بگذارد، چراكه فردا وظيفه خاص خود را دارد و به گفته شاعر: كار امروز به فردا نگذارى زنهار كه چو فردا برسد نوبت كار دگر است در غررالحكم ذيل گفتار حكيمانه بالا اين جمله آمده است: «وَإنْ لَمْ يَكُنْ مِنْ عُمْرِکَ فَما هَمُّکَ بِما لَيْسَ مِنْ أجْلِکَ» اشاره به اينكه اگر خداوند عمرى فردا به تو بدهد، وسايل آن را فراهم مى كند و اگر در فردا عمرى نداشته باشى چرا بيهوده خود را مشغول فكر فردا كنى؟ 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2