آیت الله جوادی آملی ( سخنرانی افشاگرانه امام سجاد(علیه السلام) در مجلس شام ): حضرت سجّاد(علیه السلام) در مجلس شام فرمود به من اجازه دهید که بالای این چوبها! بروم و کلماتی بگویم که در آن رضای خدا و اجر و ثواب برای شنوندگان است. ابتدا یزید اجازه نداد ولی چون افکار عمومی مردم تحریک شده بود، یزید مجبور شد با منبررفتن امام(علیه السلام) موافقت کند. وقتی امام سجّاد(علیه السلام) بر فراز آن چوبها قرار گرفت، پس از حمد و ثنای الهی به ایراد خطبهٴ حماسی و مُهَیج پرداخت. سپس فرمود: «أناابن فاطمةالزهراء، أناابن سیدةالنساء»؛ من فرزند فاطمه زهرا هستم، من فرزند سرورزنان هستم. این سخنان حماسی و شورانگیز که به تعبیر مورخین با «أنا، أنا» گفتن امام سجّاد(علیه السلام) ادامه داشت و چون رگباری آتشین تار و پود حکومت اموی را نشانه گرفته بود، اوضاع سیاسی شام را دگرگون کرد و مردمی را که به خاطر پیروزی یزید و حکومت ننگین اموی جشن گرفته بودند، از خواب غفلت بیدار نمود و جشن و شادیشان را به مجلس گریه، ضجّه و عزا تبدیل کرد. یزید که احتمال شورش و فتنه می داد، از مؤذّن خواست تا با اذان گفتن خود، کلام آن حضرت را قطع کند. امّا امام(علیه السلام) با درایت امامت از همان اذان نیز به نفع خود و خاندان عصمت و طهارت و بر ضدّ یزید و شجرهٴ خبیثهٴ اموی استفاده کرد. از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است هنگامی که اسرای اهل بیت(علیهم السلام) از سفر غم بار کربلا به مدینه باز گشتند ابراهیم بن طلحة بن عبیدالله، که در میان استقبال کنندگان بود، از امام سجّاد(علیه السلام) سؤال کرد: در این جنگ چه کسی پیروز شد؟ آن حضرت فرمود: اگر خواستی بفهمی پیروز واقعی کیست، وقت نمازْ اذان و اقامه بگو و ببین نام چه کسی را بر زبان می آوری؟ به عبارت دیگر به او فهماند که ما رفته بودیم تا نام نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را زنده کنیم و به این هدف نیز رسیدیم؛ چون عده ای می خواستند نام امویان را به جای نام انبیا و اولیا بنشانند، ما همه چیزمان را در راه خدا داده و با اهدای خون خود جلوی این فاجعه را گرفتیم. در مقابل نام و یاد ما تا ابد زنده و پاینده خواهد بود و انتقام ما را نیز از دشمنانمان خواهد گرفت و لذا هیچ نگرانی نداریم. سخنان امام سجاد (سلام‏ الله‌علیه) که بر منبر شام ایراد فرمود، نشان می‏ دهد که حضرات معصومین (علیهم‏ السلام) به حکمت عبادات رسیده‏ اند. در بخشهایی از سخنان آن حضرت آمده است: «أنا بن مکّة ومنی، أنا بن زمزم وصفا» من فرزند مکه و منا هستم؛ یعنی آن عبادتی که باید در مکه و منا انجام بگیرد من به آن رسیده‏ ام و آن عبادت مرا به اینجا رساند، نه اینکه من فرزند سرزمین مکه و منا هستم.  آنان که در منا زندگی می‏ کنند و اهل آن سرزمین‏ اند فرزند منا نیستند؛ آنکه قربانی می‏ دهد تا دین زنده و محفوظ بماند او فرزند مناست. آن کسی که حاضر است بهترین شهدا را نثار و ایثار کند تا دین خدا محفوظ بماند، او به حقیقتِ قربانی رسیده است؛ او فرزند مناست گرچه منا نرفته باشد. لذا امام سجاد(علیه السلام) لحظه ای از آموزش مردم و توجه دادن آنها به معارف الهی غافل نبود و به بهانه های مختلف به انذار مردم می پرداخت. https://hawzah.net/fa/News/View/86534/به-قلم-آیت-الله-جوادی-آملی-افشاگری-های-امام-سجاد(ع)-در-کوفه-و-شام @sahife2