در این فراز امام سجاد علیه السلام پیروزی بر دشمن را از خداوند طلب میکند.چیره شدن برخصم را میخواهد،چه در زبان ،چه در اعمال و رفتار. مومن زیرک است.همواره در پی ظفر است،نه اینکه بگوید نتیجه برای ما مهم نیست.بلکه دنبال پیروزی است،هم از نظر تکوین(از خدا می خواهد)وازنظر تشریع(تمام توان خود را به کار می گیرد) منظور از «ید»در اینجا قدرت است. و لسان هم یعنی «برهان»در برابر خصم. البته زبان گویا وداشتن حجت بر علیه خصم،چیزی است که فقط باید از خداوند خواست.قرآن کریم در این مورد می فرماید:«تلک حجتنا آتیناها ابراهیم علی قومه....»برهانی که ابراهیم علیه السلام برای هدایت قوم خود به کار برد از طرف خداوند به او عطا شده بود.برهان عقلی که دشمن نتواند بر آن شبهه وارد کند،و در نتیجه دعوت حق را قبول کند یا ساکت شود. البته برهان عقلی منافات با زبان خوش ندارد،در سوره مبارکه حج،آیه 24می فرماید:«و هدوا الی الطیب من القول ...» همه اینها برای آن است که در نهایت پیروزی وظفر بر دشمن به دست آید.....چرا؟...تا اینکه شرک، از قلب برود و خانه دل برای پذیرش حق ویکتا پرستی آماده شود و نتیجه ای چنین به دست آید که؛«فالهکم اله واحد فله اسلموا وبشر المخبتین»خدای شما خدای یکتا ست وهمه باید تسلیم او باشید.... ان شاء الله . به حسن وخلق و وفا کس به یار ما نرسد تورادر این سخن انکار کار ما نرسد اگرچه حسن فروشان به جلوه آمده اند کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد یا امیر المومنین(علیه السلام)بحق الحجة(علیه السلام)