سوره انعام وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ (59) و گنجينه هاى غيب، تنها نزد خداست و جز او كسى آن را نمى داند و آنچه را در خشكى ودرياست مى داند، وهيچ برگى از درخت نمى افتد جز آنكه او مى داند و هيچ دانه اى در تاريكى هاى زمين وهيچ تر وخشكى نيست، مگر آنكه (علم آن) در كتاب مبين ثبت است. -------------- نکته: «مفاتح»، يا جمع «مِفتَح» به معناى گنجينه و خزانه است، يا جمع «مِفتاح» به معناى كليد است، ولى معناى اوّل مناسب تر است. كلمه ى تر و خشك، كنايه از همه ى چيزهايى است كه مقابل همند، مثل مرگ و حيات، سلامتى و مرض، فقر و غنا، نيك و بد، مجرّد و مادّى. اين مطلب در آيه ى «و كلّ شى ء أحصيناه فى امامٍ مُبين» نيز بيان شده است. شايد مراد از سقوط برگ ها، حركات نزولى و مراد از دانه هاى در حال رشد زير زمين، حركات صعودى باشد. --------- پیام ها: - دليل آنكه عذاب عجولانه اى كه كفّار تقاضا مى كنند فرا نمى رسد، علم خداوند به اسرار هستى است. «ما تستعجلون... و عنده مفاتح الغيب» - احكام الهى بر اساس آگاهى او بر غيب و شهود است. «اِنِ الحُكم الاّ للّه - و عنده مفاتح الغيب» - دامنه ى علم غيب، گسترده تر از علوم عادّى است. (زيرا قرآن درباره آن تعبير انحصارى دارد.) «لا يعلمها الاّ هو» - بر خلاف كسانى كه مى گويند خداوند تنها به كليّات علم دارد، خداوند به همه چيز دانا و از همه ى جزئيّات هستى آگاه است. پس بايد مواظب اعمال خود باشيم. «لا تسقط من ورقة...» - جز خداوند، هيچكس از پيش خود علم غيب ندارد. «و عنده مفاتح الغيب لايعلمها الاّ هو» - در جهان، مركزيّتى براى اطلاعات وجود دارد. «فى كتاب مبين» - نظام هستى، طبق برنامه ى پيش بينى شده اى طراحى شده است. «كتاب مبين» @sahife2