🌸 تشرّف بحرالعلوم يمني 2 🌸
تنها پدرم وارد مقام شد، من و مشهدي حسين بيرون مقام ايستاده بوديم، نور خيره کنندهاي از مقام بيرون ميزد. تا پدرم پاي در اطاق معروف به مقام حضرت مهدي نهاد، يک مرتبه فريادي کشيد و افتاد.
آيتاللّه اصفهاني مرا صدا کرد و فرمود: سيد ابراهيم پدرت را درياب من وارد مقام شدم و ديدم بيهوش افتاده و آيتاللّه اصفهاني شانههايش را مالش ميدهد.
آب بردم و بر سر و صورت پدرم ريختم، تا به هوش آمد خود را روي پاهاي آيتاللّه اصفهاني انداخت و گفت: من ديگر باور کردم، به هيچ نشان ديگري نياز ندارم، من به آيين تشيع در آمدم.
چون به منزل آمديم از پدرم پرسيدم که چه حادثهاي رخ داد؟ پدرم گفت: من خورشيد فروزان امامت را با چشم خود ديدم و به دست ايشان به حقانيت شيعهِ اثنا عشري پي بردم. اين را گفت و توضيح بيشتري نداد.
آيتاللّه ميرجهاني ميفرمود: بحرالعلوم به يمن بازگشت و پس از مدتي به محضر آيتاللّه اصفهاني اطلاع داده شد که تا کنون 4000 نفر از ارادتمندان ايشان به مذهب شيعهِ اثنا عشري مشرف شدهاند.
نگارنده اين داستان را يک بار در مشهد و چندين بار در اصفهان از مرحوم آيتاللّه ميرجهاني استماع نمودم و فشردهِ آن در منابع مختلف آمده است. [3] .
پاورقي
[1] آيه الله سيد حسن ميرجهاني، متولّد 1319 ه.ق؛ متوفّاي 21 جمادي الثاني 1413 ه.ق از ملازمان مرحوم آيه الله اصفهاني، صاحب نوائب الدّهور و دهها اثر ارزشمند ديگر و مدفون در بقعهِ علامه مجلسي در اصفهان.
[2] قصيدهِ بغداديه، در 22 بيت، در انتقاد از اعتقاد به منجي و مهدي موعود سروده شده، پاسخهاي فراواني به نظم و نثر در ردّ آن منتشر شده که از آن جمله است: ردّ بر قصيدهِ بغداديه؛ الردّ علي القصيده البغداديه ؛ کشف الاستار؛ نظم کشف الاستار و جز آنها. [کتابنامهِ حضرت مهدي (ع) ، عناوين فوق].
[3] کرامات الصالحين، ص 88؛ جنه المأوي، ص 364؛ ملاقات با امام زمان، ج 1، ص 264.
🆔
@sahife2